سوتیا

متن مرتبط با «تفاوت هاسکی و مالاموت» در سایت سوتیا نوشته شده است

وبلاگ

  • همین که واتساپ داره حذف میشه عالیه،اگه تلگرامم حذف بشه،همه برمیگردن همینجا،با هم خوش بودیم ،تکنولوژی سور وساتمونو به هم زد., ...ادامه مطلب

  • کوهنوردی

  • خب موندم با این کمردرد برنامه هفته آینده دماوند رو برم یا نه؟ از طرفی همیشه دوست داشتم برم وحالا موقعیتش چور شده،ازطرفی مهره اول کمر،جاییه که اگه شکست کلا فلج میشم. خب همسرم که همش داره آیه یاس میخونه ومنعم میکنه،محبتشو کاملا درک میکنم، شایدم به خاطر کمرم نه که به خاطر این همه عشق همسرم نرفتم. اصلا دماوند نرم که دنیا به آخر نمیرسه،ولی مهره و نخاع آسیب ببینند به معنی واقعی دنیا برام تموم میشه., ...ادامه مطلب

  • مهربانی یادمان نرود

  • رنگ و روی بعضی آدم ها چنان چشمانمان را نوازش می دهد که ناخودگاه جذبشان میشویم... کنارشان که می ایستیم بوی مطبوعشان شامه مان را می نوازد و ناخودآگاه بیشتر نزدیکشان می شویم... هی کنارشان می مانیم و دلمان می خواهد تا عمق جانمان تنفسشان کنیم  نزدیکر می شویم ... تنفس می کنیم... تازه می شویم... هی عمیق تر, ...ادامه مطلب

  • دردسرهای تکنولوژی

  • تکنولوژی باسرعتی باورنکردنی پیشرفت می کند و ما با سواد تکنولوژی یا بی سواد، همراهش پیش می رویم و من که آدم شدیدا حساسی هستم ،تلاش میکنم تا آنجا که امکان دارد باسواد پیش بروم که فردا پس فردایی ،دردسرهایش گریبان دخترم را نگیرد ونکند بی سوادی من وما شکست های احتمالی اش را عمیق تر کند. دنیا منتظر من وما, ...ادامه مطلب

  • سینوهه

  • همینکه به تعطیلات نزدیک میشویم ،برنامه های متنوع را درذهنم زیر ورومیکنم.که میدانم بیکاری برایم قابل تحمل نیست  وافکارمنفی رابه همراه خواهدداشت،برای دختر خانمی تنظیم میکنم که چند روز درهفته کلاس های ورزشی وهنری از تنبلی و تن پروری دورش کند،   و بعد خودم که هی باید سرم شلوغ باشد تا حالم بهتر باشد. خب , ...ادامه مطلب

  • دیالوگ

  • سینوهه:زندگی مانند شبی است سرد که انسان آتش برای افروختن نداشته باشد.و دراین شب سرد دونفرممکن است از گرمای تن هم استفاده کنند ،وگرم شوند ولو چشم های آنها به دروغ نسبت به دیگری ابراز علاقه کنند. مریت:سینوهه توچگونه میدانی که چشم های من به تودروغ میگویند؟ توچون یک بار از زنی دروغ شنیدی ،و نسبت به زن ه, ...ادامه مطلب

  • این روزها

  • وسط خیابان پژواش را متوقف میکند،و سد معبر...... در صندوق عقب را باز میکند و گوسفندی که به زور چپانده است در صندوق را به سختی بیرون می آورد،و حتما چون تحمل سنگینی اش را ندارد ،گوسفند بیچاره با ضربه ای سخت به زمین میخورد،و حتما فکر میکند که چقدر لطف می کند به گوسفند بیچاره، که به زور به او آب معدنی میخوراند،و من که با خودم کلنجار می روم که:نه آقا خواهش می کنم جلو چشمان من نه،لا اقل راه عبور بده،پژوات را جا به جا کن........ و اشک ها و ضجه های دخترم که: : "امام حسین راضی نیست نکشیدش",این روزها,این روزها که میگذرد جور دیگرم,این روزها هم میگذرد,این روزها که میگذرد,این روزها اینگونه ام,این روزهای من,این روزها که میگذرد هر روز,این روزها حال خوشی ندارم,این روزهایم به تظاهر میگذرد,این روزهااا ...ادامه مطلب

  • تفاوت ها

  • چند وقتی هست که از عجول بودن آقای همسر در همه موارد،مخصوصا رانندگی ،به حد جان به لب رسیدن نائل شدم،تا جاییکه به ایشان و به خودم قول دادم ،اولین باری که پلیس راهنمایی رانندگی ،باعث توقف ایشان بشه،مثل بی بی های توی فیلم ها چادر به کمرخواهم بست و به طرف داری از پلیس،همه ی جرم های تا کنون،اعم از سرعت غیر مجاز و سبقت غیر مجاز و دور زدن ممنوع و ....را به سمع و نظر پلیس خواهم رسوند. حالا یا آقای همسر ،باآقایون پلیس ،دستش توی یک کاسه هست!یا دیگه نمیدونم چه دلیلی داشت که خطاهای ایشون به چشم نمیومد،تا اینکه بالاخره دیروز پلیس ،دلش به رحم آمد و فرمان ایست داد،با لب ,تفاوت هاشور و سایه ابرو,تفاوت های فردی,تفاوت هارد ssd با hdd,تفاوت های زن و مرد,تفاوت هاست لینوکس و ویندوز,تفاوت های و مسیحیت,تفاوت هاست و سرور,تفاوت هاسکی و مالاموت ...ادامه مطلب

  • هم خون

  • آدمی صبور که بخواهم مثال بزنم،به یاد تو می افتم، مهربانیت که دیگر بی مثال است.  نه که فقط  نسبت به خودت و نزدیکانت صبور و مهربان ببینمت،که نسبت به آشنا و غریبه فرشته ای.   و من هی غبطه میخورم ،که سهم من هم از این خوب بودن و صبور بودن ،میتوانست به اندازه ارث تو باشد،که نیست!  و هی به خودم میپیچم و نمیتوانم درد تو را هضم کنم.  نه اصلا هضم کردن نمیخواهد ، یادبگیرم  مثل تو صبور باشم،یاد بگیرم دنیا از این به بعد هم شاید همین بلاها را به سرمان بیاورد،و من به عنوان یک خواهر ،یک مادر ،یک همسر،یک انسان مسئول ،باید پای همه ی سراشیبی های زندگی بایستم.  باید یاد بگی,همخونه,همخونه گوگوش,همخونه رمان,همخونه وانتونز,همخونه دیوار,هم خونه در تهران,همخانه خانم,هم خونه تهران,همخونه من ای خدا,همخونه اصفهان ...ادامه مطلب

  • دلم دارد خفه می شود

  • یک وقت هایی،از کوچه های تنگ و باریکِ شبیه کوچه های قدیمی که میگذرم ،بزرگترهای کوچه را مهمان سلامم میکنم،بدون اینکه بشناسم کسی را........به یاد کوچه های قدیمی! رلم لک زده برای کوچه های قدیمی ،که مادرم میگفت و سن من قد نداد که تجربه شان کنم.  چرا که ،دروجودم عطشی وحشی غوغا میکند،نیاز به آدم های صاف و صادق...........که مادرم میگفت! ....که اگردلت میگرفت ،یک دل سیر برایشان گریه میکردی و میشنیدندت،و اگر میشد با تمام وجودشان میشدند وسیله،که دیگر دلت آن قدر نگیرد،و اگرنمیشد با تمام وجودشان میشدند مرهم. .....واگر به تو ایراد میگرفتند، مطمئن بودی که خودشان آن ایراد ران, ...ادامه مطلب

  • آمبولانس بهشت

  • امروز آمبولانسی دیدم که با خط درشت بر روی شیشه هایش نوشته بودند :آمبولانس بهشت.!!! بهشت را هم با رنگ قرمز نوشته بودند. به این فکر افتادم که اگر روزی قرار باشد من با چنین آمبولانسی حمل شوم(و البته بیهوش نباشم)،از آنجا که به شدت کنجکاوم و باید سر از همه کار در بیارم،با دیدن این اسم(آمبولانس بهشت) لازم نخواهد شد تا بهشت همراهیم کنند بلکه ،خودم در جا به بهشت منتقل خواهم شد. حالا گفته اندکه نام گذاری با کار مربوط به آن متناسب باشد،اما نه تا این حد!!!!!!,آمبولانس بهشت زهرا,آمبولانس بهشت,تلفن آمبولانس بهشت زهرا,استخدام راننده آمبولانس بهشت زهرا,شماره تلفن آمبولانس بهشت زهرا,راننده آمبولانس بهشت زهرا,عکس آمبولانس بهشت زهرا,موسسه آمبولانس بهشت,هزینه آمبولانس بهشت زهرا ...ادامه مطلب

  • بدون شرح

  • حق گرفتنی است.,بدون شرح,بدون شرح به انگلیسی,بدون شرح سریال,بدون شرح شبنم طلوعی,بدون شرح فتحعلی اویسی,بدون شرح خنده دار,بدون شرح طنز,بدون شرح ولی تاسف بار,بدون شرح جدید ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها