سوتیا

میگفت؛اولین باری که دچار سرطان شده بود و فهمیده بود نجات می یابد،با خودش عهدبسته بود که دیگر برای دنیای هیچ وپوچ و آدم هایش ،حرص نخورد ،مخصوصا که پزشکش معتقد بودوهست که چون هیچ عضوی از اعضای خانواده اش زیر 50 سال از این نوع بیماری را در کارنامه خود نداشته اند،نوع بیماری ای که دچار شده به احتمال قوی , ...ادامه مطلب

میدانم،خوب میدانم گاهی جوانی وزندگی ات را به خاطر من گذاشته ای کنار،وحتی دورنمای خوشی ها را هم نگاه نکرده ای که مبادا آب توی دلم تکان بخورد ،که مبادا شک کنم که؛نکند پای حمایتت بلرزد،نکند فکرکنم بهای بودنم را با لذت های دنیا بسنجی.....  گاهی صبرمیکنم توشروع کنی،ازغصه هایت ،دردهایت،گله هایت بگویی وتو , ...ادامه مطلب

تکنولوژی باسرعتی باورنکردنی پیشرفت می کند و ما با سواد تکنولوژی یا بی سواد، همراهش پیش می رویم و من که آدم شدیدا حساسی هستم ،تلاش میکنم تا آنجا که امکان دارد باسواد پیش بروم که فردا پس فردایی ،دردسرهایش گریبان دخترم را نگیرد ونکند بی سوادی من وما شکست های احتمالی اش را عمیق تر کند. دنیا منتظر من وما, ...ادامه مطلب

نوشته کرایه:1528 تومان!! ببخشید 8 تومنی هست خدمتتون؟؟؟؟ اصلا "رند" میکنم،1530 تومن خوبه؟ 30 تومن ازکجابیارم؟؟بابا بنویس 1600 نه خودت رو اذیت کن نه مارا !!!!,کرایه ماشین,کرایه اتومبیل,کرایه ماشین در کیش,کرایه ماشین عروس,کرایه ویلا در شمال,کرایه ون,کرایه صندلی,کرایه اتومبیل تهران,کرایه ماشین تبریز,کرایه لباس عروس ...ادامه مطلب

وسط خیابان پژواش را متوقف میکند،و سد معبر...... در صندوق عقب را باز میکند و گوسفندی که به زور چپانده است در صندوق را به سختی بیرون می آورد،و حتما چون تحمل سنگینی اش را ندارد ،گوسفند بیچاره با ضربه ای سخت به زمین میخورد،و حتما فکر میکند که چقدر لطف می کند به گوسفند بیچاره، که به زور به او آب معدنی میخوراند،و من که با خودم کلنجار می روم که:نه آقا خواهش می کنم جلو چشمان من نه،لا اقل راه عبور بده،پژوات را جا به جا کن........ و اشک ها و ضجه های دخترم که: : "امام حسین راضی نیست نکشیدش",این روزها,این روزها که میگذرد جور دیگرم,این روزها هم میگذرد,این روزها که میگذرد,این روزها اینگونه ام,این روزهای من,این روزها که میگذرد هر روز,این روزها حال خوشی ندارم,این روزهایم به تظاهر میگذرد,این روزهااا ...ادامه مطلب

 روزگارتون شاد . شما هم از دانش آموزانی بودید که کلاس ریاضی براتون خسته کننده بود؟ اگر اینطور هست:خواستار چه اتفاقی بودید،چه تغییری کلاس ریاضی رو براتون جذاب می کرد؟  ,ایده های شما را خریداریم,ایده های شما,خرید ایده های شما,خریدار ایده های شما,ساخت ایده های شما,اسپانسر ایده های شما ...ادامه مطلب

آدمی صبور که بخواهم مثال بزنم،به یاد تو می افتم، مهربانیت که دیگر بی مثال است.  نه که فقط  نسبت به خودت و نزدیکانت صبور و مهربان ببینمت،که نسبت به آشنا و غریبه فرشته ای.   و من هی غبطه میخورم ،که سهم من هم از این خوب بودن و صبور بودن ،میتوانست به اندازه ارث تو باشد،که نیست!  و هی به خودم میپیچم و نمیتوانم درد تو را هضم کنم.  نه اصلا هضم کردن نمیخواهد ، یادبگیرم  مثل تو صبور باشم،یاد بگیرم دنیا از این به بعد هم شاید همین بلاها را به سرمان بیاورد،و من به عنوان یک خواهر ،یک مادر ،یک همسر،یک انسان مسئول ،باید پای همه ی سراشیبی های زندگی بایستم.  باید یاد بگی,همخونه,همخونه گوگوش,همخونه رمان,همخونه وانتونز,همخونه دیوار,هم خونه در تهران,همخانه خانم,هم خونه تهران,همخونه من ای خدا,همخونه اصفهان ...ادامه مطلب

امسال از روی اجبار کار تدریس را کنار گذاشته و سمت مشاور مدرسه را به عهده داشتم،تجربه خوبی بود ،به اعتقاد خودم قبلا هم مشاور بودیم هم دبیر،امسال اختصاصا مشاور. امسال برنامه هدایت تحصیلی(انتخاب رشته)دانش آموزان دوباره به همان روال سابق برگشت،یعنی دوباره دانش آموزان در سال نهم(سوم راهنمایی سابق)انتخاب رشته کردند. تفاوت این انتخاب رشته با انتخاب رشته های زمان ما،اینست که برای هر رشته نظری سهمیه دزنظرگرفته شده، مثلا از 40 دانش آموز یکی از مدارسی که من حضور دارم،فقط 5 نفر حق انتخاب رشته تجربی داشتند،2نفر رشته ریاضی و سه نفر رشته انسانی!!!!!! و 30 نفر باقیم, ...ادامه مطلب